ده روز بسیار سخت بر شورای نگهبان گذشت. از همان ابتدای ثبت‌نام کاندیداها، فشار بر روی شورا شروع شد و با نزدیک شدن به روزهای پایانیِ مهلت شورای نگهبان برای احراز صلاحیت‌ها، روز به روز بر این هجمه نیز افزوده شد. شاید تنها نقطه‌ای بود که هم از خارج و هم از داخل مورد حمله قرار می‌گرفت؛ هم از دشمنان انقلاب و هم از دوستان! همه تلاش‌شان بر این بود که نظر خود را بر آن‌ تحمیل کنند. انگار تبدیل شده بود به تنگه احد و اینان عده‌ای قلیل و سرنوشت انقلاب بسته به عملکردشان.

حضرت آقا فرموده بودند که به «مرّ قانون» عمل شود، ولی در بین دل‌سوزان انقلاب نیز مطرح شده بود که شورای نگهبان مصلحت را هم در نظر گیرد؛ به خصوص با وجود بزرگانی که عدم احراز صلاحیت‌شان کار هر کسی نبود! هجمه رسانه‌ای به بالاترین حد خود رسیده بود و بازار شایعات رونق گرفته بود -و این خود امتحانی بود برای مؤمنان- که بالاخره شورای نگهبان نظر نهایی خود را اعلام کرد: 8 نفر احراز صلاحیت شدند؛ تمام.

کاملاً مشخص بود که به مرّ قانون عمل شده و مصلحتی در نظر نبوده است؛ ترسی هم در کار نبوده. این را از عدم احراز صلاحیت عده‌ای که از بزرگان بوده‌اند و یا حامیان بزرگی داشته‌اند، می‌شد فهمید. و این‌گونه اقتدار نظام مقدس جمهوری اسلامی به رخ همگان کشیده شد. امام هم انگار این روزها را دیده بودند: «خدا را در نظر بگیرید. اصولاً آن‌چه باید در نظر گرفته شود خداست، نه مردم. اگر صد میلیون آدم، اگر تمام مردم دنیا یک طرف بودند و شما دیدید که همه آن‌ها حرفی می‌زنند که خلاف حکم قرآن است، بایستید و حرف خدا را بزنید، و لو اینکه تمام بر شما بشورند…» و به حق اینان سربازان گوش به فرمان ولایت‌اند که فقط خدا را در نظر دارند و دیگر هیچ!

حال که به گذشته نگاه می‌کنم، سرّ این همه هجمه علیه شورای نگهبان و به ویژه حضرت آیت‌الله جنتی را بیشتر درک می‌کنم. اینان آن‌چنان محکم پای این انقلاب ایستاده‌اند که همه این حملات و فشارها ذره‌ای در اراده‌شان در ماندن بر حق تأثیری ندارد. دشمن و ضدّ انقلاب از اینان زخم دیده و ناامید شده است؛ و چاره‌ای ندارد جز به نیش و کنایه. خدا حفظ‌تان کند برای این انقلاب که واقعاً روسفیدمان کردید؛ إن شاءالله…